پایتخت
حالا از این ور..... آدمایی که میگن اسلام رو قبول ندارم چون فلانه و چنانه....بعد میگن من اصلا دین رو قبول ندارم...از اون ور میچسبن به زردشت و اوستا و گفتار نیک و پنداره نیک... اینجور آدما هم کمبود دارن..اما نه کمبوده مغز...کمبوده فکر!!!...خب اینجور وقتا هم باید بگیم ما از قبرس پیشرفته ترشو داریم!!!!!!!بازم میخواین برین قبرس؟!
تو این مدتی که تهران بودم خیلی سعی کردم که دوستش داشته باشم...خیلی سعی کردم که به عنوان یه وطن یا زادگاه بپذیرمش...اما بازهم ازش خوشم نیومد...وای که چقدر خسته کننده ست!...کاش این رو بفهمی! تنها قسمتی از این سفر بود که به من یه انرژی مضاعف داد بزرگداشت حسین پناهی بود که دیروز بود هرچند که میتونست خیلی بهتر برگزار بشه اما همین که بر گزارکردن و فیلتر نشد خیلیه....!!!!!
و در اخر...
از آجیل
سفره عید
چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند؛ خورده شدند
آنها که لال مانده اند؛ می شکنند
دندانساز راست می گفت:
پسته لال؛ سکوت دندان شکن است !
.
.
.
.
موریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند!
صفر را بستند
تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زدیم!